نمد از قدیمیترین منسوجات دستساز انسانی است. پیش از آنکه آدمی مهارت تاباندن نخ و بههمتنیدن تاروپود را به کار گیرد، نمدمالی را بهتجربه آموخته و هنر نمدمالی بین مردم شناخته شده است. این هنر باستانی، برآورندهی نیاز پوشاک و نیز زیرانداز انسان بوده است. مادهی اولیهی نمد از دل طبیعت میآید و انسان را همنشین طبیعت میکند.
در ادامه به معرفی این هنر دیرینه و روبهفراموشی که نمونهای از صنایع دستی ایران است، میپردازیم و گوشهای از تاریخچه و کاربرد آن در ایران را یادآوری میکنیم.
نمد قدمتی دیرینه دارد و گفته میشود از دورهی نوسنگی، انسان از نمد استفاده میکرده است. از گور سکاها در سیبری اشیائی نمدی چون پرده و پتو و زیرانداز به دست آمده است که قدمت آنها به سدهی پنجم پیش از میلاد میرسد.
آسیای شرقی خاستگاه هنر نمدمالی محسوب میشود. در چین نشانههایی از وجود پادری و زره و سپر نمدی مربوط به 2300 سال پیش از میلاد به دست آمده است. از گورهایی در آسیای مرکزی نیز نمدهای یخزدهای کشف شده است که به ایرانِ دورهی هخامنشی تعلق دارد.
نمد واژهای پهلوی است که اصل تلفظ آن namat است. در گذشته بهجای کلمات «نمدمال» و «نمدمالی» از واژههای «نمدگیر» و «نمدگیری» استفاده میکردند و به کسی که لباس نمدی میپوشید «نمدپوش» میگفتند.
نمد چنان با فرهنگ و زندگی مردم آمیخته بود که در امثال و کنایات روزمره نیز جا داشت؛ برای نمونه، «نمد افکنده» به کسی گفته میشد که در جایی اقامت گزیده بود، «نمدپاره» به دارایی کم و ناچیز گفته میشد و «از نمدی کلاهساختن» کنایه از امید سودبردن از چیزی بود. در میان اهل زهد و دراویش هم پوشاک نمدی رواج داشت و نمادی از دوریگزیدن از مادیات بود.
تولید نمد در اغلب جاهای ایران مرسوم بوده است. هرجا که مردم گوسفند داشتند و با پشم آشنا بودند، نمدمالی هم پا میگرفت و به کار میآمد.
مادهی اولیهی در دسترس و تولید سریع و نیاز محدود به ابزار، نمد را به زیرانداز عموم مردم، بهخصوص عشایر و روستاییان بدل کرد. هنوز هم اغلب عشایر از نمدهایی بهرنگِ سفید و سیاه برای پوشاندن کف و تزیین دیوارهی داخلی چادرها استفاده میکنند.
شیوهی تولید نمد در همهجای ایران تقریباً یکسان است و تفاوتهای اندکی در کار دیده میشود. مثلاً در مازندران به پشم، آب خالص میزنند؛ ولی در کرمانشاه و فارس از آب و صابون استفاده میکنند.
طرحهای بهکاررفته در نمد نیز ساده و ذهنی است. هنرمند نمدمال با ذهن خلاق خود، تارهای رنگی پشم را روی زمینه میچیند و نقش میزند. تولید نمد حدود یک روز زمان میبرد که در مقایسه با زیراندازهای دستباف دیگر، مانند قالی و گلیم و ورنی، کوتاه محسوب میشود.
امروزه پرداختن به این هنر در استانهای کرمانشاه، گلستان، مازندران، چهارمحال و بختیاری، خراسان و سمنان ادامه دارد. در ادامه به معرفی نمد استانهای کرمانشاه و گلستان میپردازیم.
بهدلیل آبوهوای سرد و رواج دامپروری، نمد کاربرد فراوان در استان کرمانشاه دارد. از نمد، افزون بر زیرانداز، محصولات دیگر هم تولید میشود، مانند جلیقه، کمربند، انواع کلاه، زین اسب و فرجی چوپانان. در مناطق کردنشین، کمتر چوپانی را میان کوهها و در حین چرای گوسفندان میتوان دید که فرجی بر شانه نداشته باشد.
در نمد کرمانشاه، طرح و نقش مهم است و شناسهی نمد این خطه محسوب میشود. هنرمند کرمانشاهی طرح را از طبیعت اطرافش الهام میگیرد و بر تن پشم میزند. شمشیر، تپانچه، بزکوهی، گل ترنج، پله، جقه شاهی، کلهقوچی، مرغ، گل، بته زین، گنجشک و گل نیلوفر از طرحهای معروف نمد کرمانشاه است. طرحها بهصورت حاشیهای و در دل نقشی با درونمایهی حیوانی یا گیاهی، در مرکز زیرانداز تنیده میشوند.
در گذشته افرادی با عنوان «گَل حلاجی» در استان کرمانشاه فعالیت میکردند. گل حلاجیها روستا به روستا برای نمدمالی میرفتند و بنا به درخواست مردم روستا، برایشان زیرانداز نمدی تولید میکردند. هرگاه کار گل حلاجی در روستایی تمام میشد، در طلب کار و روزی به روستای دیگری میرفت.
نمد در میان ترکمنهای ایران، بهمنظور زیرانداز، جانماز، زین اسب و پوشش کلبه و یورت کاربرد دارد. ترکمنها در یورت زندگی میکنند. پایهی یورتها، چوبهایی است که بهصورت هندسی و منظم روی زمین محکم میشوند؛ سپس روی آنها را برای درامانماندن از سرمای صحرا با نمد میپوشانند. در میان ترکمنها، نمدمالی کاری زنانه است و مردان نقش چندانی در آن ندارند.
نقشهای نمد ترکمن نیز از طبیعت زیستگاهش الهام گرفته شده است. مثلاً چون شیر دومین مادهی غذایی مردم صحرانشین است، نقش پستان گاو و گوسفند و شتر در نقشهای نمد ترکمن دیده میشود که در زبان محلی «ازمیک» خوانده میشود.
دیگر نقشهای کاربردی در نمد ترکمنی عبارتاند از:
نمد در طب ایرانی کاربرد داشته است. از نمد برای بندآوردن خونریزی زخم و ضدعفونیکردن آن استفاده میکردند؛ به این ترتیب که مقداری از رشتههای پشم نمد را میسوزاندند و روی زخمِ در حال خونریزی میگذاشتند. همچنین، خوابیدن روی نمد را آرامشبخش و تسکیندهندهی دردهای مفصلی و رماتیسمی میدانستند.
تارهای پشم این قابلیت را دارند که در هم بپیچند و سطحی یکپارچه بسازند. هنر نمدمالی بر پایهی همین ویژگی طبیعی پشم بنا نهاده شده است. بهترین پشم برای تولید زیرانداز نمدی، پشم بلند و بهارهی گوسفند است.
بهطور عمومی، مراحل زیر برای ساخت نمد طی میشود:
هرگاه پشم گوسفندان بهاندازهی مناسب بلند شد، آنها را میچینند. برای برطرفکردن خاروخاشاک و آلودگی از پشمهای چیدهشده، آنها را با آب گرم میشویند و سپس خشک میکنند. پشم بهدستآمده زبر و بههمتنیده است. برای نرم و بازکردن پشمها از هم، آنها را میزنند.
امروزه برای زدن پشمها از دستگاه برقی حلاجی استفاده میشود. بعد از حلاجی، نوبت به رنگرزی پشمها میرسد. در گذشته از رنگهای طبیعی برای رنگآمیزی پشمها استفاده میشد؛ ولی امروزه رنگهای شیمیایی هم به کار میروند.
روش رنگرزی بسیار ساده است: پشمها را در پاتیل حاوی آب داغ و رنگ میریزند. چند ساعتی پاتیل روی شعله میماند و با همزدن محتویات آن، پشمها رنگ میگیرند.
در مرحلهی نقشزدن، استاد نمدمالی، پشمهای رنگی را با طرح دلخواه روی حصیر پیاده میکند. نقشها ذهنی هستند و از هیچ نقشه و الگویی استفاده نمیشود. هنرمند، پشمهای رنگی را بهشکل فتیله یا ریسمان درمیآورد و بر حصیر مینشاند. معمولاً در حاشیه، نقشهای لوزی و هفتوهشت و مثلث زده میشود و طرح اصلی در وسط نمد قرار میگیرد.
بعد از آنکه کار نقشزنی تمام شد، نوبت ریختن پشم زمینه روی طرح است. پشم را به قطر دو تا سه سانتیمتر روی نقش میریزند و بعد شانه میزنند.
پشمی که در زمینهی نمد استفاده میشود، باید کیفیت بهتری داشته باشد؛ زیرا هم بیشتر به چشم میآید و هم در تماس با زمین و عوامل طبیعی در معرض فرسایش بیشتری قرار دارد.
بعد از اینکه پشم، سراسر قالب را پوشاند، روی آن محلول آب و صابون میپاشند تا پشمها مجعد و درهمتنیدهتر شوند.
در این مرحله، پشمها را همراه حصیر زیرشان لوله میکنند، بهآرامی و بهگونهای که چینش آنها به هم نخورد. حصیر لولهشده را باید بکوبند تا پشمها بهخوبی در هم فرو روند و بافتی منسجم و یکدست و نفوذناپذیر ایجاد کنند. هنرمندان نمدمال، با ضربات دست یا پا نمد را میکوبند. این مرحله را گاهی دو یا چند نفری انجام میدهند.
بعد از پایان کار، نمد باید حدود یک هفته بماند تا خشک و آمادهی استفاده شود.
نمد ویژگیهای خاصی دارد که باعث شده است امروزه در صنعت هم کاربرد داشته باشد، همچون:
نمد برای فیلترکردن هوا، عایق حرارتی، عایق صوتی، جذب روغن، واشر، گردگیری و ضربهگیری به کار میرود. هنرمندان کرمانشاهی نوعی نمد ساختهاند که در توربین کشتیها کاربرد دارد و چهار برابر نمونهی فومی دوام میآورد.
امروزه از نوعی پارچه که در بازار ایران با نام «فوتر» شناخته میشود، برای دوخت پالتو استفاده میگردد. فوتر کلمهای فرانسوی و بهمعنی نمد است.
هنر نمدمالی نیز مانند بسیاری از پیشههای سنتی دیگر در ایران حالوروز خوشی ندارد و زیر چرخهای صنعتیشدن جامعه نفسهای آخر را میکشد.
نمدمالان انگشتشماری در گوشه و کنار ایران، آخرین نسل از هنرمندان این رشتهی پرتاریخ هستند. هنری که بهروشِ استادشاگردی آموزش داده میشد، امروزه دیگر شاگردی ندارد که زانوی ادب بر زمین بزند و رازورمز و فوتهای کوزهگری این حرفه را بیاموزد.
سزاوار است که دولتمردان از همهی صنایع دستی ایران، از جمله این میراث اجدادی حمایت نماید؛ اما ناجی اصلی این هنر، مردم و هنرمندان هستند، مردمی که تلاش کنند دستکم تکهای از این دسترنج هنرمندان را در خانه داشته باشند و هنرمندانی که نمدمالی را رها نکنند.
شاید راه نجات این هنرصنعت، بازیافتن راههای جدید کاربرد آن در زندگی روزمرهی باشد. هنرمندان خلاق این عرصه باید چونان اجداد هوشمند خویش، خلاقیتشان را به کار گیرند تا نمد ایرانی را در قامت و جامهای نو به جهان و هموطنان خود معرفی کنند. «دستی بر ایران» تلاش میکند تا با معرفی هنرهای دستی ایران، همچون هنر نمدمالی، گامی کوچک در راه پاسداشت آنها بردارد.
برای پیداکردن پاسخ سایر سؤالهایتان، از طریق بخش دیدگاههای همین پست با ما در ارتباط باشید. ما در کوتاهترین زمان به پرسشهای شما پاسخ خواهیم داد.
هنر نمدمالی از صنایع دستی کهن ایرانی است که برای تهیه زیراندازی سنتی به نام نمد صورت میگیرد. تولید نمد بدون بافتن انجام میشود و با کمک فشار و رطوبت و گرما، الیاف پشمی را در هم میتنند تا شکلی منسجم و محکم پیدا کند. نمد تولیدشده به این روش عایقی مناسب در برابر سرما و گرماست و دوام بسیار خوبی دارد.
نمد قدمتی دیرینه دارد و احتمال میرود از دورهی نوسنگی، استفاده از نمد تداول یافته باشد. باستانشناسان در گور سکاها در سیبری، اشیایی نمدی همچون پرده و پتو و زیرانداز پیدا کردهاند که قدمت آنها به سدهی پنجم پیش از میلاد میرسد.
از گذشته، در بیشتر مناطق ایران تولید نمد مرسوم بوده است. هرجا که مردم گوسفند داشتند و با پشم آشنا بودند، نمدمالی هم پا میگرفت و به کار میآمد. امروزه در استانهای کرمانشاه، گلستان، مازندران، چهارمحال و بختیاری، خراسان و سمنان همچنان به این هنر میپردازند.
از نمد، افزونبر زیرانداز، محصولاتی دیگر مانند جلیقه، کمربند، انواع کلاه، زین اسب و فرجی چوپانان تولید میشود.
بهطور عمومی، برای ساخت نمد مراحل تهیهی پشم، نقشزدن، قالبریزی و کوبیدن پشمها برای تهیهی نمد طی میشود.
مدیر کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خراسان رضوی از چاپ ویرایش جدید کتاب فرنشستگان این اداره کل خبر داد.
«مسعود سپهری نیا» خبرنگار خبرگزاری میراث آریا در گزارشی از شهر تبریز به سراغ آیین خاص عزاداری «شاخسی واخسی» رفت. شاخسِی واخسِی (مخفف: شاه حسین، وای حسین) یا مراسم شاهحسینگویان، از آیینهای عزاداری در ماه محرم در میان ترکزبانان است. این مراسم در نواحی از آذربایجان و اردبیل، تبریز و سایر مناطق ترکزبان شمالغرب ایران برگزار میگردد. در این مراسم گروهی چوب به دست (یا بدون چوب با ضربه پا)، با حرکاتی هماهنگ (بالا و پایین آوردن چوبها)، عبارت شاخسی واخسی که تداعیکننده عبارت شاهحسین وایحسین است را تکرار میکنند. از این آیین بهعنوان یکی از هویتهای تاریخی تبریز یاد کردهاند که قدمتش به دوران صفویان برمیگردد. به گفته برخی، این حرکت اولین بار توسط دسته نظامی قزلباشها در زمان شاه اسماعیل صفوی انجام گرفت.
محله تاریخی چهلاختران در شهر مقدس قم، فراتر از کوچهها و خانههای قدیمیاش، حامل یک شناسنامه زنده از آیینهای دینی شیعه است؛ آیینی که در قالب هیأتی مردمی؛ اما ریشهدار، با عنوان «هیأت چهلاختران» هر سال در محرم، به ویژه روز عاشورا، قله شکوه و معنای خود را آشکار میسازد. این هیأت که با شماره ۱۵۰۰ در فهرست ملی میراثفرهنگی ناملموس کشور به ثبت رسیده، نه تنها یکی از قدیمیترین دستههای عزاداری قم؛ بلکه نمادی از پیوند دین، هویت و حافظه جمعی مردم این منطقه است.
شب پنجم محرم مردم تبریز در هیئت عزادارن پابوسان حضرت علی اکبر(ع) محله طالقانی تبریز شرکت کرده و برای سید و سالار شهیدان عزاداری کردند.
Δ