جای خالی آثار اقتباسی در سینما مستند/ از ثبت تجارب مستندسازان غافل نشویم

مهرداد فراهانی مدرس، پژوهشگر و منتقد سینما می‌گوید: فیلم مستندی که بر اساس پژوهش ساخته شده باشد قطعا می‌تواند منبعی برای کسب علم و آگاهی باشد و حتی در دانشگاه‌ها ارائه شود.

مهرداد فراهانی، مدرس و پژوهشگر و منتقد سینما، در گفت‌وگو با خبرنگار میراث آریا درباره رابطه کتاب با سینمای مستند و اهمیت آن در مستندسازی گفت: همان طور که کتاب‌های داستانی اعم از نمایشنامه، داستان کوتاه و رمان می‌توانند منبع الهام و اقتباس فیلمنامه‌های داستانی برای فیلم‌ سینمایی بلند، کوتاه و یا سریال باشند، کتاب‌های غیر داستانی در حوزه‌های مختلف علوم انسانی، از تاریخ و علوم سیاسی گرفته تا کتب روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، جستارها، سفرنامه‌ها و … نیز می‌توانند دستمایه‌ و منبع اقتباس فیلم‌های ‌مستند قلمداد شوند. به عبارت دیگر، همانگونه که فیلمنامه‌نویس سینمای داستانی از کتاب‌های داستانی اقتباس می‌کند، مستندساز هم می‌تواند از کتاب‌هایی که به آن‌ها اشاره کردیم، اقتباس و بهره‌برداری کند. درواقع علاوه ‌بر این که کتاب برای مستندساز منبع پژوهش است، بعضی از کتاب‌ها اساسا قابلیت تبدیل شدن به فیلم مستند را دارند که البته این امر هنرمندی را می‌طلبد که اولا اهل کتاب و مطالعه مستمر باشد و ثانیا بتواند محتوای مورد نظر را از رسانه‌ای به نام کتاب، به طرزی هنرمندانه و خلاقانه به رسانه‌ای دیگر، یعنی فیلم مستند انتقال دهد.

این مدرس و پژوهشگر فیلم مستند با اشاره به اهمیت پژوهش در مستندسازی افزود: اصولا مستند بدون پژوهش، مستند نیست و دست بالا، یک گزارش ساده یا خبر است که در اهمیت آن تردیدی نیست، اما ماهیت و کارکردی متفاوت از فیلم مستند دارد. آن چه خبر یا گزارش را به فیلم مستند تبدیل می‌کند، کیمیای پژوهش است. هرچند در شرایط و مواقع بحرانی یا موقعیت‌هایی که فقط یک بار رخ می‌دهند و امکان تکرار ندارند، فرصت چندانی برای پژوهش کتابخانه‌ای وجود ندارد و بخش عمده پژوهش در صحنه و هنگام فیلم‌برداری انجام می‌شود، اما خود همین فیلم‌ها در گذر زمان ممکن است به منبع پژوهش صاحب‌نظران دیگر علوم ‌بدل شوند و همین جا بگویم پژوهشگران و استادان دانشگاه، از جمله تاریخ نگاران، جامعه‌شناسان، اقتصاددانان و محققان دیگر حوزه‌های علوم انسانی باید بیش از این به سینمای مستند ایران دقت کنند، چون در فیلم‌های خوب مستندسازان ایرانی که تعدادشان هم کم نیست، ای بسا چیزهایی بیابند که در حوزهٔ تحقیقات آکادمیک مغفول واقع شده‌اند.

آثار مستندی که منبع پژوهش می‌شوند

فراهانی در ادامه مستند خوب را منبعی برای کسب علم و آگاهی دانست و گفت: فیلم مستندی که بر اساس پژوهش ساخته شده باشد قطعا می‌تواند منبعی برای کسب علم و آگاهی باشد و حتی در دانشگاه‌ها ارائه شود. برای مثال در کتابی از مجموعه کتاب‌های «موقعیت تجار و صاحبان صنایع در ایران عصر پهلوی» که توسط دو پژوهشگر تاریخ اقتصاد، دکتر علی اصغر سعیدی و فریدون شیرین‌کام نوشته شده‌اند، وقتی از چگونگی تبلیغ و برای محصولات تجاری سخن به میان می‌آید، مؤلفان به فیلم مستند ماندگار «ایران در اعلان» اثر فرحناز شریفی و پژوهش آن که بر عهدهٔ محمدرضا فرزاد بوده است، ارجاع می‌دهند. یعنی یک فیلم مستند و پژوهش آن توانسته یکی از منابع و مأخذ کتابی علمی-پژوهشی شود.

او افزود: خوشبختانه نمونه‌هایی این‌چنین منحصر به همین یک مورد نیست و موارد دیگری را هم می‌توان ذکر کرد، برای مثال معتقدم اغلب آثار حیات وحش و زیست محیطی فتح الله امیری، قابلیت آن را دارند که در دانشگاه‌ها و برای دانشجویان رشته‌های مرتبط با این علوم به نمایش درآیند؛ چرا که آثار او براساس پژوهش‌های مفصل و غنی و چندین ساله ساخته شده‌اند و زبده‌ترین کارشناسان حیات وحش و محیط زیست با این فیلم‌ساز همکاری کرده‌اند.

مطالعه محدود به کتاب نیست

این منتقد اهل مطالعه بودن مستندسازان را مهم شمرد و بیان کرد: از رسالت‌های مستندساز، آگاهی‌رسانی به جامعه است که برای انجام این رسالت ابتدا خودش باید آگاهی داشته باشد و این امر طبعا مستلزم مطالعه است و البته مطالعه فقط محدود به کتاب و مقاله نیست. برای مثال، مطالعه یک مستندساز محیط زیست علاوه ‌بر کتابخانه، شامل رصدها و جست‌وجوهای او در رفتار و زیست یک جاندار نیز است. در نتیجه اگر مستندساز را به آموزگاری تشبیه کنیم که ابتدا خودش باید بداند تا سپس بتواند به دانش‌آموزان بیاموزد، مستندساز هم باید موضوع را خوب بشناسد، درباره‌اش مطالعه کند و سپس آن را به تصویر بکشد.

فراهانی با اشاره به وضعیت کتاب در حوزه سینمای مستند گفت: خوشبختانه کتاب‌های خوبی در این زمینه چاپ شده است؛ برای مثال در کلاس‌هایم همواره هنرجویان را به خواندن تمامی کتب و مقالات تألیفی یا ترجمه‌ای استاد محمد تهامی‌نژاد و همچنین همهٔ کتاب‌هایی که استاد حمید احمدی لاری ترجمه کرده‌اند، توصیه می‌کنم، اما چیزی که کمبود و جای خالی‌اش احساس می‌شود، کتاب‌های تألیفی و پژوهشی درباره سینمای مستند خودمان است؛ برای مثال کتاب‌هایی از جنس نوشته‌های استاد همایون امامی. مقصود این که باید بیش از پیش به نقد و تحلیل فیلم‌های خوب مستند ایرانی بپردازیم، خاصه تولیدات ۲۰ سال گذشته، که از این منظر کمتر به آن‌ها توجه شده است. جلسات نقد و بررسی برای این فیلم‌ها برگزار می‌شود و نقدهایی در سایت‌ها و نشریات به نگارش در می‌آید، اما این‌ها جای کتاب را نمی‌گیرند. 

او در پایان خاطرنشان کرد: ثبت تجربیات و چالش‌های مستندسازان حرفه‌ای و همچنین فیلم‌سازان حرفه‌ای سینمای تجربی و پویانمایی، کمک شایانی به تولیدات فیلم‌سازان جوان نسل‌های بعدی خواهد بود.

انتهای پیام/