دو جشن مهرگان و نوروز از جمله جشن های باستانی و آداب و رسوم ایرانی هستند که شباهت زیادی به هم دارند. زرتشتیان همه ساله این دو را با آداب و رسوم خاصی برگزار می کردند. در حقیقت، نوروز آغاز بهار و اعتدال ربیعی یا حلول خورشید در برج حمل است. مهرگان نیز آغاز نیمه دوم سال یا آغاز سال هخامنشی و فصل پاییز و حلول خورشید در برج میزان می باشد.
در هر دو جشن، دو ماه اول سال به شش پنجه (بازه ۵ روزه) تقسیم می شد. سپس هر پنجه به طبقه یا قشر خاصی از مردم اختصاص می یافت. این جشن ها از جمله آثار فرهنگی یا میراث ناملموس کشور شناخته می شوند که ارزش توجه و معرفی بیشتر را دارند.
جشن مهرگان در پاییز سال 1403 بهعنوان بیستوپنجمین عنصر میراثفرهنگی ناملموس ایران، در کمیته بینالدولی میراثفرهنگی یونسکو در پاراگوئه ثبت جهانی شد.
ماه در تقویم زرتشتی یا اوستایی ۳۰ روز تمام داشت و هر سال دارای دوازده ماه بود. هر کدام از ماه ها و هر یک از سی روز آن برای خود نامی داشتند. زمانی که نام روز و ماه مشابه هم می شد، آن روز را جشن می گرفتند.
برای مثال نام روز شانزدهم از هر ماه، مهر نام داشت. بنابراین، روز شانزدهم از ماه مهر را به نام مهرگان جشن می گرفتند. پسوند ″گان″ از نظر دستوری، برای رساندن مفهوم جشن به آخر هر ماه اضافه می شد (مانند مهرگان، تیرگان و …).
در اوستا اشاره شده است که گاه شماری ها یا تقسیمات متفاوت فصلی، زمان این جشن را تغییر می داد. علت این امر عدم توجه به سال کبیسه یا اشتباهاتی در خصوص محاسبه آن بود.
علاوه بر آن، بنابر تقویم اوستایی گاهی سال به دو فصل تابستان بزرگ (Hama) و زمستان بزرگ (Zayana) تقسیم می شد. بنا بر این تقسیم بندی، مهرگان در آغاز زمستان بزرگ قرار داست. توضیح آن که در ایام باستان و هنگامی که تقویم اوستایی کهن در ایران استفاده می شد، سال به دو فصل تابستان و زمستان تقسیم می شد.
علاوه بر آن، طبق کتاب پهلوی بندهش، تابستان ۷ ماه و ۲۱۰ روز و زمستان ۵ ماه و ۵ روز (۱۵۵ روز) داشت. در دوره ساسانیان یا قبل از آن، این دو فصل نامساوی تبدیل به ۴ فصل مساوی شدند. این چهار فصل عبارت بودند از: وهار، هامین، پاتیز و زمستان. امروزه این فصل ها به صورت بهار، تابستان، پاییز و زمستان در آمدند.
مطابق این تقسیمات، نوروز در اوایل بهار (ماه فروردین) و مهرگان در اوایل پاییز (ماه مهر) برگزار می شد. هر دو این جشن ها با آداب و رسوم یکسانی برگزار می شدند و هیچ یک بر دیگری برتری نداشت. بنا بر شاهنامه فردوسی، جمشید، پادشاه ایرانی، در روز اول بهار لباس های فاخر برتن کرد و رو به شرق بر تخت شاهی نشست. او جبه پادشاهی را با جواهرات و سنگ های قیمتی مرصع نمود تا تابش نور خورشید تلالوی چشمگیری در دربار وی پدید آورد و آن روز را نوروز خواند.
بدون شک با این تفاسیر، جشن مهرگان باید در روز اول ماه پاییز باشد. از طرفی، چون روز شانزدهم پاییز مهر نام دارد و نام ماه و روز یکسان است، جشن اصلی در این روز برگزار می شد.
در اوستا که کتاب دینی زرتشتیان است، ″مهر″ به عنوان بزرگترین ایزد مورد ستایش آریایی های هند و ایران، قبل از زرتشت می باشد. در سروده ای از اوستا، مهر به عنوان ایزد نور و پرتو خورشید شناخته می شود. علاوه بر آن، در ″وداها″ و سروده های کهن هندی، یاد ″کرد مهر″ در یک سند مکتوب مربوط به سده چهاردهم پیش از میلاد، آمده است. در وداها مهر بیشتر به معنی رفیق و همدم و یاری کننده است و کمتر به معنی خورشید یا انوار آن شناخته می شود.
همچنین، در کتاب دیگری به نام “مهریشت” در مورد این ایزد معروف مطالبی آمده است. این کتاب از جمله مهم ترین منابعی است که اطلاعاتی در مورد مهر در آن ذکر شده است. در مقدمه این کتاب چنین آمده است که ″اهورامزدا، مهر را در بزرگی و شکوه و توانایی همقدر و هم سنگ خود آفرید.″
شیوه برگزاری جشن مهرگان بسیار شبیه نوروز است. در این جشن، انجام مراسم همراه با آداب و رسوم خاصی بود. در متن زیر برخی از این آداب و رسوم را نام می بریم و از بین آنها گستردن سفره را شرح می دهیم:
پهن کردن سفره ویژه جشن مهرگان از مهم ترین قسمت های این جشن است. برای این کار، ابتدا اولین کسی که به حضور شاه می رسید، گفت و گوهایی با شاه انجام می داد و ترانه های ویژه ای می سرود.
سپس، بعد از او موبدی وارد می شد و کنار سفره می نشست و زمزه کنان خوراک های موجود در سفره را تقدیس می کرد. در این سفره اقلام غذایی مختلفی وجود داشت که عبارت بودند از: ترنج، شکر، عناب، سیب، خوشه ای از انگور سفید، هفت شاخه از هفت گیاه، نان گرد کوچک از آرد حبوبات، اسپند، شیر و آویشن.
تارنمای خبری زرتشتیان درباره این جشن و سایر آئین های ایران باستان به طور مبسوط توضیحاتی دارد که شاید بخواهید مطالعه کنید.
جشن مهرگان و سایر جشن های ایرانی از جمله آثار فرهنگی کشور به شمار می روند که با گذشت زمان، در معرض فراموشی قرار می گیرند. وظیفه ما به عنوان یک ایرانی، مطالعه و تحقیق درباره این آثار و معرفی آن به دیگران می باشد. یکی از روش های معرفی، تقسیم بندی این آثار به عنوان جاذبه های گردشگری است.
زمانی که با تورهای ایرانگردی یا به صورت شخصی به شهرهای مختلف ایران سفر کردید، درباره آثار فرهنگی آن شهر مطالعه ای داشته باشید. “دستی بر ایران” با معرفی جاذبه های فرهنگی شهرهای مختلف، شما را به شناخت بیشتر جشن مهرگان دعوت می کند.
مدیر کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خراسان رضوی از چاپ ویرایش جدید کتاب فرنشستگان این اداره کل خبر داد.
«مسعود سپهری نیا» خبرنگار خبرگزاری میراث آریا در گزارشی از شهر تبریز به سراغ آیین خاص عزاداری «شاخسی واخسی» رفت. شاخسِی واخسِی (مخفف: شاه حسین، وای حسین) یا مراسم شاهحسینگویان، از آیینهای عزاداری در ماه محرم در میان ترکزبانان است. این مراسم در نواحی از آذربایجان و اردبیل، تبریز و سایر مناطق ترکزبان شمالغرب ایران برگزار میگردد. در این مراسم گروهی چوب به دست (یا بدون چوب با ضربه پا)، با حرکاتی هماهنگ (بالا و پایین آوردن چوبها)، عبارت شاخسی واخسی که تداعیکننده عبارت شاهحسین وایحسین است را تکرار میکنند. از این آیین بهعنوان یکی از هویتهای تاریخی تبریز یاد کردهاند که قدمتش به دوران صفویان برمیگردد. به گفته برخی، این حرکت اولین بار توسط دسته نظامی قزلباشها در زمان شاه اسماعیل صفوی انجام گرفت.
محله تاریخی چهلاختران در شهر مقدس قم، فراتر از کوچهها و خانههای قدیمیاش، حامل یک شناسنامه زنده از آیینهای دینی شیعه است؛ آیینی که در قالب هیأتی مردمی؛ اما ریشهدار، با عنوان «هیأت چهلاختران» هر سال در محرم، به ویژه روز عاشورا، قله شکوه و معنای خود را آشکار میسازد. این هیأت که با شماره ۱۵۰۰ در فهرست ملی میراثفرهنگی ناملموس کشور به ثبت رسیده، نه تنها یکی از قدیمیترین دستههای عزاداری قم؛ بلکه نمادی از پیوند دین، هویت و حافظه جمعی مردم این منطقه است.
شب پنجم محرم مردم تبریز در هیئت عزادارن پابوسان حضرت علی اکبر(ع) محله طالقانی تبریز شرکت کرده و برای سید و سالار شهیدان عزاداری کردند.
Δ