سعیده فرضی، بازیگر و کارگردان شبکه رادیویی نمایش که بیش از سه دهه از عمر خود را در عرصه صدا، تصویر و هنر گذرانده است، از ورودش به رادیو گفت.
سعیده فرضی، بازیگر و کارگردان شبکه رادیویی نمایش که از ورودش به رادیو در ۱۳ سالگی با برنامه «بچههای انقلاب» تا امروز، کارنامهای سرشار از بازیگری، گویندگی، دوبله، نویسندگی و کارگردانی در رسانه و هنرهای نمایشی دارد، در گفتوگو با خبرنگار میراث آریا درباره اینکه چطور علاقهاش به رادیو و صدا شکل گرفت، گفت: از همان کودکی، دلم در دنیای قصهها و صداها میتپید. هر روز صبح با «بچههای انقلاب» به مدرسه میرفتم، شبها با «قصههای شب» خوابم میبرد و هر جمعه صبح، همراه «صبح جمعه با شما» بودم.
فرضی درباره چگونگی ورودش به رادیو چگونه اتفاق بیان کرد: یک روز صبح، مثل همیشه رادیو روشن بود و من مشغول صبحانه بودم. صدای خانم حوریه صداقتی، مجری برنامه «بچههای انقلاب»، اعلام کرد که آزمونی برای انتخاب چند بازیگر نوجوان برگزار میشود. همان لحظه تصمیم گرفتم شرکت کنم. آزمون را دادم و در ۱۳ سالگی، بازیگر «بچههای انقلاب» شدم، زیر نظر خانم عذرا وکیلی.
این گوینده و بازیگر درباره زمان ورودش به عرصه نمایش بزرگسالان اظهار کرد: در ۱۸ سالگی، به دنیای نمایش بزرگسالان قدم گذاشتم و در کنار اساتید بزرگ دهه ۶۰ نقشآفرینی کردم. در این ۳۷ سال، تجربههای متنوعی داشتم؛ گویندگی در شبکههای رادیویی، دوبله، ضبط قصههای موزیکال کودکان در کنار استاد احمد شاملو، بازیگری در تئاتر، سینما و تلویزیون، نویسندگی و تنظیم نمایشهای رادیویی، کارگردانی نمایشهای رادیویی، و تحصیل در رشته کارگردانی، تدوین سینما و ادبیات نمایشی.
وی ادامه داد: به هنرهای دیگری هم دل سپردم؛ از نواختن سهتار و نقاشی با سیاهقلم گرفته تا خلق آثار هنری که روح مرا تغذیه میکند و امروز، بعد از این همه سال خدا را شاکرم که زندگیام با هنر و رادیو گره خورد و خوشحالم که نامم در تاریخ رادیو نمایش ثبت خواهد شد. برای من، این مسیر چیزی فراتر از یک شغل است؛ جریانی زنده از عشق، صدا و خاطرههایی که در گوش نسلها طنینانداز خواهد شد.
انتهای پیام/
مطالعه تاریخچه عرفان و تصوف در ایران، ما را در شناخت جامعه امروزمان کمک می کند. رد پای این طرز فکر و شیوه زندگانی را می توان در شخصیت برخی از بزرگان ایران دید و در بخشی از نوع نگرش ایرانیان در زمان حاضر جست. بی شک، عارفان و صوفیان ایرانی نقش بسیار مهمی در شکل گیری مراحل گوناگون تاریخ ایران داشته اند. پس لازم است تا این مقوله ها را بدرستی و با دقت بررسی کنیم و بشناسیم.
هنگامی که به بررسی بازی های سنتی ایران می پردازیم، متوجه غنای این بعد از فرهنگ ایرانی می شویم. در نقاط مختلف ایران، پدران و مادران ما بازی ها و سرگرمی های قدیمی منطقه خود را به ما معرفی می کنند و به آن می بالند. این بازی های سنتی، مهارت های زندگی را به فرزندان آنها آموزش داده است و فرهنگ قدیمی شان را به آنها منتقل نموده است.
در خصوص قلمروی جغرافیایی زبان های ایرانی باید گفت که حدود ۳هزار سال پیش، ساکنان فلات ایران و زیرمجموعههای آنان، به زبانهایی صحبت میکردند که «ایرانیآریایی» نامیده میشوند. هنوز هم در سرزمینهایی خارج از مرزهای کنونی ایران، از ترکیه تا پامیر و از کوههای قفقاز تا دریای عمان، به این زبانها صحبت میشود. به بیان دیگر، زبانهای ایرانی که نمایانگر فرهنگ ایرانی نیز هستند، گسترهی جغرافیایی وسیعی دارند و گویشوران آن در خارج از مرزهای جغرافیایی ایران نیز با این زبان تکلم میکنند.
بافتن و دوختن تن پوش از جمله نیازهای نخستین بشر بوده است. میراث صنعتی نساجی در ایران فراز و نشیب های زیادی داشته است. این که در چه زمانی تن پوش گیاهی و حیوانی به صورت تن پوش پارچه ای درآمده به درستی روشن نیست.
Δ