مطالعه تاریخچه عرفان و تصوف در ایران، ما را در شناخت جامعه امروزمان کمک می کند. رد پای این طرز فکر و شیوه زندگانی را می توان در شخصیت برخی از بزرگان ایران دید و در بخشی از نوع نگرش ایرانیان در زمان حاضر جست. بی شک، عارفان و صوفیان ایرانی نقش بسیار مهمی در شکل گیری مراحل گوناگون تاریخ ایران داشته اند. پس لازم است تا این مقوله ها را بدرستی و با دقت بررسی کنیم و بشناسیم.
عرفان ، معرفت قلبی است که از طریق کشف و شهود حاصل می شود. تصوف را به شیوه های مختلف معنی کرده اند. برای درک بهتر این دو مفهوم، با مقایسه عرفان نظری و عملی می توان به ادراک آنها نایل آمد. عرفان عملی جسورانه ترین کمال مطلوب و والاترین اشتیاق روحانی است که رابطه ها و وظیفه های انسان را با خود، با جامعه اش و با خدا بیان می کند. عرفان عملی مستلزم سفری روحانی است که باید شیوه زندگی قرار داده شود.
عرفان نظری با تفسیر هستی سروکار دارد و در استدلال های خود بر اصول و مبادی کشفی و قلبی تکیه دارد. در واقع ، تصوف همانا جنبه عملی عرفان می باشد.
دانشمندان اسلامی بر این اعتقادند که عرفان و تصوف اسلامی از روح و حقیقت اسلام اقتباس شده است ، اما گرایش های تاثیر گذاری از عرفان سایر جامعه های مذهبی نیز وارد آن شده اند.
مکتب اسلامی بصره (شهری در عراق امروزی) در عرفان و تصوف، تصوف زاهدانه را به تصوف عاشقانه مبدل نمود. مکتب خراسان به گونه ای استوار مبتنی بر ملامت خویش در حضور خلق و یا خدا بود. اعتقاد آنان بر این بود که تایید خلق مانع از پیشروی دل های ایشان به سوی خدا می گردد. در تصوف، روش های مختلفی برای طی طریق به سوی حقیقت وجود دارند که عبارتند از :
یک شاگرد تصوف (سالک)، در سفرهای روحانی اش، باید از استاد خویش (پیر، مراد) پیروی کند و از هشت مرحله ریاضت بگذرد تا به شهود برسد. اینها همگی با هم شیوه درک حقیقت را تشکیل می دهند.
1) طلب،2) تهذیب اخلاق که شامل منزل هایی مانند توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توكل، رضا و تسلیم می باشد. این مرحله شامل پشت سرگذاری احوال قلبی خاصی مانند موردهای زیر می باشد: مراقبه، قرب، محبت، خوف، رجا، شوق و انس، مشاهده، یقین، اطمینان، ذکر.3 و 4 ) شوق و اضطراب،5) عشق،6) سکرو حیرت،7) فنا و بقا، و8) توحید
در گستره عرفان و تصوف در ایران، افراد مختلفی بوده اند که این مرحله ها را به شیوه های متفاوتی طی کرده اند و پیشگامان مکتب های متعدد تصوف نظیر نوریان، حکیمیان، قادریان، سهروردیان، مولویان، صفویان، نعمت الهیان، نقشبندیان و …. شده اند.
خانقاه، اقامتگاه و محل خلوت صوفيان است تا بتوانند در آنجا بر روی زندگی وقف کرده خویش متمرکز شوند. این ساختمان ها مشتمل بر سماع خانه، مسجدها مدرسه ها، حمام ها، اصطبل ها، و سایر امکانات بودند.
نام این مکان ها با عرفان و تصوف در ایران گره خورده است. بسیاری از خانقاه ها به فرقه های خاصی از اهل تصوف تعلق دارند و از این طریق می توان خاستگاه فکری پیروان رهبران این مکان ها را شناخت.
یک عبای زبر (خرقه) لباسی است که یک صوفی دارای مقام روحانی بالا به صوفی دیگری که مقام روحانی پایین تری دارد، همواره هدیه کرده است. خرقه ها بسته به موقعیت مختلفی که طی آن به یک صوفی اهدا شده باشند، دارای نام های گوناگون می باشند.
در بین برخی از مکتب های صوفیان، در موقعیت هایی مانند شکر گزاری، آنان بنا به سنتی قدیمی موسیقی می نوازند و به رقص می پردازند. سماع ابزاری روحانی است جهت ترغیب صوفیان به رقصیدن که با وجد روحانی آمیخته است.
درویش های قادری که پیروان اهل سنت هستند و در کردستان زندگی می کنند، از سماع در مراسم روحانی خود استفاده می کنند. درویش های قادری را می توان در شهر سنندج و اطراف آن جست.
عرفان و تصوف در ایران و سایر جامعه هایی که حضور پر رنگ داشته اند، تاثیر گذاشته اند – تصوف واقعی تاثیرهای مثبتی بر دیگران گذاشته است که خود منتج به تحول های عظیمی نظیر این موردها گشته است:
بنابراین، عرفان و تصوف در ایران و فرهنگ آن تاثیر بسیاری گذاشته است که هنور هم عمیقا در وضعیت فرهنگی فعلی آن ریشه دارد. شناخت عرفان به بررسی جامعه امروز ایران و نیز سایر زمینه هایی کمک می نماید که بر زندگی های مردم تاثیر می گذارند.
اگر پاسخ پرسش خود را در فهرست زیر نیافتید، آن را در بخش دیدگاههای همین پست مطرح کنید تا در اسرع وقت پاسخ دهیم.
🕊️عارفان و صوفیان در شکلگیری ارزشها، هویت فرهنگی و رویکردهای اجتماعی نقشآفرین بودهاند و در برخی دورهها بر سیاست، ادبیات، هنر و زندگی اجتماعی تأثیر گذاشتهاند.
🏛️خانقاهها مراکز اقامت، آموزش و عبادت صوفیان بودند؛ سماع، موسیقی و رقص آیینی برای بیان عشق معنوی بهکار میرفت و خرقه نماد مقام، اجازه و پیوند شاگردی با پیر طریقت بود.
📜طریقتهایی مانند قادریه، نقشبندیه، سهروردیه، مولویه و شاخههای دیگر، هر یک با شیوههای عبادی، آموزشی و سلسلهٔ مشایخ ویژهٔ خود در نواحی مختلف اثرگذار بودهاند.
💠تلطیف رفتار اجتماعی، تقویت اخلاق و نوعدوستی، تعاون و ایثار، دروننگری و سلوک فردی، احترام به کرامت انسان و نیز غنیسازی ادبیات، موسیقی و هنر از پیامدهای مثبت آن بهشمار میآید.
هنگامی که به بررسی بازی های سنتی ایران می پردازیم، متوجه غنای این بعد از فرهنگ ایرانی می شویم. در نقاط مختلف ایران، پدران و مادران ما بازی ها و سرگرمی های قدیمی منطقه خود را به ما معرفی می کنند و به آن می بالند. این بازی های سنتی، مهارت های زندگی را به فرزندان آنها آموزش داده است و فرهنگ قدیمی شان را به آنها منتقل نموده است.
در خصوص قلمروی جغرافیایی زبان های ایرانی باید گفت که حدود ۳هزار سال پیش، ساکنان فلات ایران و زیرمجموعههای آنان، به زبانهایی صحبت میکردند که «ایرانیآریایی» نامیده میشوند. هنوز هم در سرزمینهایی خارج از مرزهای کنونی ایران، از ترکیه تا پامیر و از کوههای قفقاز تا دریای عمان، به این زبانها صحبت میشود. به بیان دیگر، زبانهای ایرانی که نمایانگر فرهنگ ایرانی نیز هستند، گسترهی جغرافیایی وسیعی دارند و گویشوران آن در خارج از مرزهای جغرافیایی ایران نیز با این زبان تکلم میکنند.
بافتن و دوختن تن پوش از جمله نیازهای نخستین بشر بوده است. میراث صنعتی نساجی در ایران فراز و نشیب های زیادی داشته است. این که در چه زمانی تن پوش گیاهی و حیوانی به صورت تن پوش پارچه ای درآمده به درستی روشن نیست.
پرویز با نقشآفرینی حمید ابراهیمی در سریال «حکایتهای کمال ۲» نمونه خوبی از شخصیتپردازی در کمدی موقعیت است.
Δ