هفت قرن پیش، در میانهی دشتهای پهناور زنجان، شهری بنا شد که قرار بود پایتختی برای شکوه ایلخانیان باشد؛ و در قلب این شهر، گنبدی برخاست که امروز هنوز آسمان را میشکافد. آرامگاه سلطانیه، یکی از جاهای دیدنی زنجان و شاهکاری که در فهرست آثار ایران در یونسکو ثبت شده است، با گنبد فیروزهای عظیمش نهتنها نماد معماری ایرانی–اسلامی است، بلکه یادگاری از آرزوهای سلطانی است که میخواست تاریخ را بهگونهای دیگر بنویسد.
این گنبد عظیم که در زمان سلطان محمد خدابنده (الجایتو) در قرن چهاردهم میلادی ساخته شد، قرار بود مدفن امامان شیعه باشد؛ اما پس از مخالفت علمای نجف و کربلا، سرنوشت آن تغییر کرد. امروز، آرامگاه سلطانیه نهفقط یک بنای تاریخی، که روایتی از ایمان، قدرت و هنر ایرانی است. اگر میخواهید با رازهای این گنبد شگفتانگیز، نقشه دقیق و عکسهای بینظیر آن آشنا شوید، در ادامه با دستی بر ایران همراه باشید.
در دشتی وسیع، ناگهان گنبدی بر افق میدرخشد؛ گنبد سلطانیه با فیروزهای درخشان، چون تاجی بر دشت زنجان نهاده شده است. –هنری رنه دالمانی
در دشتی وسیع، ناگهان گنبدی بر افق میدرخشد؛ گنبد سلطانیه با فیروزهای درخشان، چون تاجی بر دشت زنجان نهاده شده است.
–هنری رنه دالمانی
آرامگاه سلطانیه در داخل شهر سلطانیه قرار دارد. گنبد این آرامگاه شهرت جهانی دارد. این اثر تاریخی در حدود ۴۰ کیلومتری جادهی قدیم زنجان به قزوین قرار دارد. اگر از بزرگراه زنجان به قزوین یا بهعکس حرکت کنید، خروجی گنبد سلطانیه را بهراحتی خواهید یافت. موقعیت مکانی آرامگاه سلطانیه در لوکیشن زیر آورده شده است:
سکونت انسان در این منطقه از هزارهی اول پیش از میلاد آغاز شده بود؛ اما در دوران ارغونشاه، چهارمین پادشاه از سلسلهی ایلخانی، در حدود اواخر قرن سیزدهم میلادی، تصمیم گرفته شد این منطقه توسعهی بیشتری پیدا کند. ازآنجاکه سلطانیه در بین راه مرو و مراغه، دو پایگاه حکومتی ایلخانیان، قرار داشت و چراگاههای غنی این منطقه برای اسبها مناسب بود، او در آنجا اقامتگاهی تابستانی ساخت.
سه پادشاه ایلخانی در ساخت و توسعهی شهر سلطانیه دست داشتند: ارغونخان شهر را بنیان نهاد؛ سلطان محمد خدابنده بهمدت ده سال ارگ و مساجد و بخشهای دیگری به شهر افزود که گنبد سلطانیه باشکوهترین آنهاست؛ پس از آن، سلطان ابوسعید به تکمیل شهر کوشید. بعد از این سه پادشاه، غازانخان نیز در ابتدا تصمیم گرفت به توسعه و آبادانی شهر سلطانیه ادامه دهد، اما منصرف شد و «شنبِ غازان» را در تبریز ساخت.
سلطانیه به همت معماران ایرانی ساخته شد و در آن، بناهایی همچون کاروانسرا و مسجد و مرکز آموزشی برپا گشت. گنبد سلطانیه در مرکز ارگ حکومتی این شهر ساخته شد. اطراف ارگ دیواری کشیده شد که ۱۲ متر ارتفاع و ۸/۳ متر پهنا داشت و به قول «حمدالله مستوفی» چهار سوار همزمان میتوانستند از روی آن گذر کنند. بعد از دیوار نیز برای حفاظت بیشتر، خندقی حفر شده بود تا راه حملهکنندگان به شهر را سد کند.
سلطانیه در آن زمان یکی از شهرهای بزرگ و پررونق بود که پیشهوران و بازرگانان از سراسر کشور به آنجا رفتوآمد میکردند. این شهر باستانی تا قرن شانزدهم و هفدهم همچنان ساکنانی داشت و بههمراه تبریز، یکی از توقفگاهها در جادهی تجاری آسیا به اروپا بود. چندین کاروانسرا در کنار چنین جادههایی ساخته شدند که بعضی از آنها نزدیک به این شهر بودند. بعد از مرگ سلطان محمد اولجایتو، شهر کمکم از رونق افتاد و رو به متروکی نهاد.
همانطور که گفته شد، سلطان محمد خدابنده قصد داشت با ساخت بنایی در سلطانیه، مدفن دو امام شیعیان، حضرت علی و حضرت امام حسین(ع) را به این مکان منتقل کند که با مخالفت روحانیان شیعه مواجه شد؛ چراکه نبش قبر و جابهجاکردن پیکر درگذشتگان در دین اسلام پذیرفته نیست. ازاینرو، او تغییراتی در نقشهی بنا ایجاد کرد و دستور داد پس از مرگش، پیکرش را در سردابهی بنا دفن کنند.
ساخت بنای گنبد سلطانیه حدود ده سال طول کشید. طراحی بنا را فضلالله همدانی، وزیر دربار ایلخانیان بر عهده داشت. معماری به نام «سید علی شاه» بههمراه سههزار کارگر، کار ساخت گنبد را انجام دادند. آجرکاری آن نیز سه سال زمان برد.
عدهای عقیده دارند سلطان محمد خدابنده در آرامگاه سلطانیه دفن شده است و برخی معتقدند این بنا کاربری مسجد جامع داشته و سلطان محمد در بنایی متصل به این مسجد دفن شده است و نه خود مسجد. نظریهای نیز وجود دارد که پیکر سلطان محمد در کوههای اطراف سلطانیه مدفون است.
ایلخانیان خداوندگار بناهای بلندمرتبه و عظیم هستند. گنبد سلطانیه نقطهی اوج هنرنمایی معماران این دوره است: بلندمرتبهترین گنبد آجری جهان. گنبد سلطانیه هنر برجستهی معماری ایرانی، یکی از سه گنبد مرتفع جهان است. دو سازهی دیگر، کلیسای سانتا ماریا در فلورانس ایتالیا و مسجد ایاصوفیه در استانبول ترکیه هستند. این گنبد بزرگترین گنبد آجری جهان است.
از شواهد پیداست که در اطراف آرامگاه سلطانیه بناهای دیگری هم بوده که رفتهرفته خراب شدهاند. بازار و بیمارستان و خانقاهی هم وجود داشته است و فضایی دو برابر بازار نقش جهان را شامل میشده است.
آنچه آرامگاه سلطانیه مشهور به گنبد سلطانیه را متمایز میکند، موفقیت درخورتوجه معماران ایرانی آن زمان است. آنها با استفاده از تکنیکهای خلاقانهی زمان خود در ساخت این بنای آرامگاهی، دستاورد و موفقیت خود را در مهندسی نوآورانه و ایجاد نسبت فضاها و اشکال معماری و الگوهای تزیینی چشمگیر اثبات کرده بودند.
در گنبد سلطانیه نیز مانند بسیاری دیگر از نمونههای معماری اسلامی قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی، آجر و ساروج مصالح اصلی ساختوساز این بنا هستند. این آرامگاه براساس نقشهی مستطیلی همراه با فضاهایی در اطراف گنبدخانه ساخته شده است. در آرامگاه سلطانیه چند بخش اصلی وجود دارد: گنبدخانه، سردابه، تربتخانه و منارهها که در ادامه به معرفی مختصری از آنها میپردازیم:
بنای گنبدخانه هشتضلعی است و هشت ورودی دارد. ورودیها نمادی از هشت درب بهشت هستند. درهای چهار جهت شمال، جنوب، شرق و غرب، درهای اصلی و چهار در دیگر درهای فرعی ورودی هستند.
اکثر تزیینات این بنا در قسمت داخلی ساختمان و در قسمت گنبدخانه انجام شدهاند. دورتادور قسمت بالایی ساختمان اتاقهایی ساخته شده است. در هر ضلع سه تاق و پنجرهای از اتاقها به بیرون قرار دارد. سقف این اتاقها با گچبری و آجرهای رنگی آراسته شدهاند. از طبقهی همکف پلکانی به طبقهی بالا و اتاقها راه دارد. محراب بزرگ و بلندی نیز در طبقهی اول قرار دارد که با خطوط برجسته، آیات قرآن بر آن نوشته شده است. سطح زمین با سنگ مرمر سفید پوشانده شده است و سطحی سفید و شفاف را ایجاد کرده است.
گنبد دو پوستهای تقریباً ۵۰ متر ارتفاع و ۲۵ متر قطر دارد. این مقدار نشان میدهد که بنا تا چه حد سنگین است؛ این گنبد ۲۰۰ تن وزن دارد. بخشهای مختلف این سازه با استفاده از تیرهای چوبی دندانهداری به یکدیگر متصل شدهاند که از چوب درخت کاج اشباعشده با انواع خاص روغن ساخته شدهاند. استفاده از چوب کاج و روغن، فشار سازه را کاهش داده است.
پیش از آن و در دورهی ساسانیان نیز معماران گنبدهای دوپوش میساختند؛ اما شیوهی خاصی که در ساخت گنبد دوپوش سلطانیه استفاده شده است، ابتکاری نو بوده است. این گنبدها موازی و تقریباً متصلبههم و با فاصلهی کمی از هم ساخته شدهاند.
واقعیت باورنکردنی دربارهی این بنا آن است که پیریزی آن حداکثر ۹۰ سانتیمتر در زمین عمق دارد، نه بیشتر. آرامگاه سلطانیه در برابر بیش از ۳۰۰ زلزله تاکنون مقاوم بوده و آسیبهایی نیز دیده است، اما همچنان با همهی شکوه خود پابرجاست.
تربتخانه بخشی است که به ضلع جنوبی گنبدخانه چسبیده است و به نظر میرسد این بخش بعدها و بعد از تکمیل ساخت گنبد ساخته شده است. بعد از آنکه سلطان محمد از جابهجایی پیکر امامان شیعه منصرف شد، دستور داد از خاک مزار این بزرگواران در ساخت تربتخانه استفاده شود. بر محراب و روی در بنا، با استفاده از تربت مزار امام حسین، سورههایی از قرآن به خط کوفی و ثلث نوشته شده است.
تربتخانه با کاشیهایی طلایی آراسته شده است. بین تربتخانه و فضای گنبدخانه، در بزرگی از جنس مس و طلا قرار داشته است که درحالحاضر اثری از آن نیست.
تصور بر این است که در سردابه، گور شخصی قرار گرفته که این آرامگاه برای وی بنا شده است. سردابه زیر تربتخانه ساخته شده و ورودی آن در داخل گنبدخانه قرار دارد. ایلخانیان طبق رسوم نیاکان خود، مردگان را در گورهای سردابهای دفن میکردند. در این سردابه، اثری از قبر دیده نمیشود؛ اما برخی معتقدند عدهای از بزرگان ایلخانی در این محل دفن شدهاند.
دالانهایی تودرتو در سردابهی بنا وجود دارد که گویا برای مراسمی خاص کاربرد داشته است. این گمان نیز وجود دارد که سلطان محمد در اواخر عمر از دین اسلام روی گردانده و به دین مغولها، «شمن»، گرایش یافته است و این دالانها نیز برای برگزاری آیینهای شمنی کاربرد داشتهاند.
در بالای این سازهی هشتضلعی، آنچه از بیرون مشاهده میکنید یک سری هشتتایی از منارههایی است که در گوشههای این بنای هشت گوش قرار دارند. گنبد کبودرنگ در داخل فضا میدرخشد و منارهها آن را احاطه کردهاند. از بیرون که به این بنا نگاه میشود، تزیینات چندانی روی نمای آن وجود ندارد. در واقع، با بازدید از داخل این بنا، متوجه شکوه آن خواهید شد.
هشت منارهی اطراف گنبد سلطانیه برای اذانگویی و دیدهبانی اطراف کاربرد داشتهاند؛ اما کاربری مهم آنها نگاهبانی از گنبد عظیم بوده است. شکل دایرهای گنبد بهمرور باعث فشار به اطراف و رانش گنبد میشود و این هشت مناره از این پدیدهی فیزیکی جلوگیری میکنند؛ همچنین موجب تابآوری این گنبد غولپیکر در برابر زمینلرزه میشوند. این هشت مناره در گذر زمان بسیار آسیب دیدهاند و بخشهای زیادی از آنها فروریخته است.
هنرهای استفادهشده در این بنا اشکال گوناگونی دارند. عناصر تزیینی بهکاررفته در آرامگاه سلطانیه عبارتاند از:
حدود دههزار متر مربع تزیینات بر پیکرهی این بنا کار شده است که مقدار بسیاری از آنها در گذر زمان دچار آسیب شدهاند. دیوارهای داخلی با گچ و آجرهای لعابدار تزیین شدهاند. کتیبهها و نقوش جذاب با گچکاری ساخته شدهاند. سقف ایوانی که دقیقاً پایین گنبد قرار گرفته و از بیرون دیده میشود، با گچکاریهای هندسی به رنگ نارنجی خاص و با نقوش گل و گیاه و کتیبهها تزیین شده است.
کتیبههایی دینی نیز در آرامگاه سلطانیه وجود دارند که در اندازههای کوچک و بزرگ و با خط خاص کوفی و ثلث خلق شدهاند. در جاهایی از گچ برای پدیدآوردن این هنر استفاده شده است و گاهی نیز از آجرهای لعابدار. طبق مطالعات صورتگرفته، محتوای این کتیبهها پیشرفتهای سیاسی و مذهبی دوران حکومت اولجایتو را نشان میدهد.
در نزدیکی ورودی گنبد، موزهی کوچکی قرار دارد که در آن، اشیای یافتشده در محوطهی گنبد نگهداری میشوند. انواع پیسوز سفالی، کاشیهای زرنگار، سکههای مسی و نقرهای از اشیای این موزه هستند.
در سال ۱۳۴۸، گروهی ایتالیایی کار بازسازی این شاهکار معماری را آغاز کرد. آنها تا سال ۱۳۵۷ مشغول بودند. بازسازی بنا و تزیینات ظریفش کاری بسیار پیچیده بود. بعدها نیز در چند دوره مرمتهایی صورت گرفت. درحالحاضر، داربستی برای بازسازی بنا در داخل گنبدخانه برپاست که قدمت آن به دورهی پهلوی بازمیگردد.
در قلب خوزستان تاریخی، شهری نهفته است که با ابتکار شگفتانگیزش، جهان را به تحسین واداشته؛ سیستم هیدرولیک تاریخی شوشتر، شاهکاری که مهندسی ایرانی را به اوج رساند. این مجموعه بینظیر که در سال ۲۰۰۹ در فهرست آثار ایران در یونسکو ثبت شد، شامل سیزده سازه آبی است؛ از پلها و آببندها تا نهرهای دستکند، آسیابهای آبی و آبشارهای مصنوعی، همه در هماهنگی کامل، شبکهای ایجاد کردهاند که قرنها قبل از ظهور فناوریهای مدرن، نمونهای کمنظیر از هوشمندی و مهارت ایرانیان باستان را به نمایش گذاشت.
بادی سرد از دامنههای کوهستان میوزد، زنگ کهن کلیسا در سکوت طنینانداز میشود و سنگهای تیره، داستان هزار سال پیش را روایت میکنند. اینجا مجموعه آثار رهبانی ارامنه در شمال غربی ایران است؛ سه کلیسای تاریخی که میان قرنهای هفتم تا چهاردهم میلادی ساخته شدهاند و امروز در فهرست آثار ایران در یونسکو میدرخشند. این مجموعه شاملقرهکلیسا (تادئوس مقدس)، کلیسای استپانوس مقدس و کلیسای زور زور میشود.
محوطه میراث جهانی بیستون، یکی از شگفتانگیزترین گنجینههای تاریخی ایران و از مهمترین جاهای دیدنی کرمانشاه است؛ جایی که در دامنهی کوه سترگ بیستون، نقشبرجستهها و سنگنوشتههای باستانی هزاران سال تاریخ را روایت میکنند. این محوطه نهتنها بهخاطر ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو شهرت دارد، بلکه بازتابی از قدرت و شکوه تمدنهای کهن مانند مادها، هخامنشیان و ساسانیان است.
هیچ بنایی در ایران نیست که چنین نجوا کند: «من آغازگر تاریخم«. آرامگاه کوروش نه فقط یک مقبره، که یادمانی است از اندیشهای که برای نخستینبار، آزادی و کرامت انسان را معنا کرد. این اثر شکوهمند، بخشی از مجموعه پاسارگاد است؛ همان جایی که در ۵۵۰ پیش از میلاد، کوروش بزرگ مسیر جهان را تغییر داد.
Δ