رونمایی از چهره ملیکا پارسا دوست برای اولین بار / این دختر ۲۰ ساله شاکی پرونده پژمان جمشیدی است + عکس

به گزارش اقتصادآنلاین، مامک جمشیدی امروز در رشته استوری به افشاگری علیه شاکی پرونده برادرش پرداخت. او که در کانادا زندگی می‌کند، در واکنش به ادعای مادر شاکی مبنی بر افسردگی دخترش پس از تجاوز نوشت:  «دوستان یادتونه مامانِ فردی که شکایت کرده تو مصاحبه‌شون گفته بودن که دخترم ۶ ماه خونه‌نشین شده و یک آب خوش از گلوش پایین نرفته؟ جا داره که اینجا بپرسم ازشون که به چه دلیل عکس و فیلم ها و کلا پیجشون رو وقتی شکایت علنی شد پاک و دی‌اکتیو کردن؟ البته جواب کاملا مشخصه چون طبق برنامه تصمیم داشتن که برن تو فاز افسردگی و قربانی بودن و خب یه کم با محتوا و فیلم‌های پیجشون این نقش‌بازی‌کردن‌ها مغایرت داشت و نقشه درست از آب درنمیومد، درسته؟»

او در ادمه با این بیان کنایه‌آمیز که «بریم با هم بخشی از ۶ ماه خانه‌نشینی این دوست عزیزمون رو ببینیم»، عکس‌هایی از دختری با آی‌دی اینستاگرامی ملیکا پارسادوست به اشتراک گذاشت که در حال تفریح و خوش‌گذرانی است. مامک با اشاره به تاریخ تصاویر پیج فرد مذکور، مدعی بود تمام این تصاویر طی ماه‌های گذشته که مادر وی مدعی است از خانه خارج نشده منتشر شده‌اند.

عکس ملیکا پارسادوست

ملیکا پارسادوست کیست؟

ملیکا پارسادوست، بازیگر جوان و پرانرژی سینما و تلویزیون ایران، ۲۷ فروردین ۱۳۸۴ در تهران زاده شد و اکنون بیست‌ساله است. اطلاعاتی از اینستاگرام ملیکا پارسادوست در دسترس نیست و ظاهرا او صفحه خود را غیرفعال کرده است.

مصاحبه ملیکا پارسادوست درباره تجاوز پژمان جمشیدی

مدتی قبل، دختر جوانی حدوداً ۲۰ ساله با مراجعه به پلیس آگاهی تهران شکایت خود را از یک هنرپیشه معروف ثبت کرد. شاکی در اظهارات خود که اولین روایت رسمی از سوی او محسوب می‌شود، جزئیات نحوه آشنایی و وقوع جرم را اینگونه شرح داد: «من یک بازیگر تازه‌کار هستم و از مدت‌ها قبل هنرجوی بازیگری بودم. رویای هنرپیشگی در سر داشتم تا اینکه در یک پروژه کاری با آقای سوپراستار سینما و تلویزیون آشنا شدم. او به من وعده داد و گفت می‌تواند من را وارد پروژه کاری کند.»

این دختر جوان، که به واسطه وعده‌های کاری متهم با او همراه شده بود، در ادامه روایت خود پرده از لحظات تلخ و وحشتناک تعرض برمی‌دارد: «چند شب بعد به بهانه اینکه من را تا مسیری برساند سوار ماشینش شدم، اما بعد از طی مسافتی منحرف شد و هرچه به او التماس کردم پیاده‌ام کند، توجهی نکرد. بعد من را با اجبار به خانه‌اش برد و آنجا دست و پایم را بست و به من تجاوز کرد.»